نمرود که با دیدن صحنه گلستان شدن آتش، در برابر قوم خود شکست خورده بود،
[99]
تصمیم گرفت با خدای ابراهیم، جنگ نماید، به همین خاطر برجی بلند ساخت تا به بالای آن برود و به آسمان نزدیک شده و با خداوند مبارزه نماید ولی خداوند با طوفانی عظیم، برج او را درهم ریخت.
نمرود تصمیم گرفت راه دیگری را برای مبارزه انتخاب کند، لذا تصمیم گرفت با چهار پرنده، و اطاقی که به آنها وصل کرده بود خود را به آسمان نزدیک کند و با خداوند بجنگد. گویند آنقدر بالا رفته بود که زمین را همچون دایره می دید، ولی از ترس ارتفاع به زمین بازگشت و دوباره شکست خورد.
قرآن در سوره نمل آیه 27 می فرماید:
«پیشینیان (همانند بت پرستان سرکش) مکرها و نیرنگها نمودند، ولی خداوند پایه های ساختمانشان را منهدم کرد و سقف آن را به رویشان ویران ساخت».
با شکست نمرود، بر شخصیت ابراهیم افزوده شد و بیش از بیش در دلها جای گرفت. نمرود روز به روز بر غرور خود می افزود، او به جای شکرگزاری از خداوند تعالی، همیشه ناسپاس بود و همچنان به فساد و زورگویی خود ادامه داد، بالاخره خداوند با لشکر عظیم خود که پشه های کوچک بودند به جنگ نمرود و لشکر او رفت و تمامی نمرودیان را از میان برداشت. نمرود به کاخ خود فرار کرد ولی خداوند پشه ای را مأمور کرد تا وارد مغز او شد و هر روز او را عذاب می داد، گویند برای آرام کردن سردردهای نمرود با پتک به سر او می زدند تا پشه برای چند لحظه آرام گیرد و سردرد نمرود خوب شود.
این روال چهل سال ادامه پیدا کرد و سرانجام با این وضع نکبت بار بدون ایمان به خداوند از دنیا رفت.(1)
قرآن با تعبیر جالبی به این مطلب اشاره می کند و می فرماید؛
«نمرود و نمرودیان با مکر و نیرنگ و نقشه های گوناگون خواستند ابراهیم را شکست دهند، ولی ما پشتیبان ابراهیم بودیم و دشمنان او را جزء شکست خوردگان و زیانکاران قرار دادیم.»(2)